دربارۀ کتاب
کتاب دین و نگرش نوین، در واقع، به زمینه معرفتیای مربوط میشود که «فلسفۀ دین» نام دارد. در عین حال، به برخی از مسائل کلامی و نیز به تاریخ مناسبات و روابط دین و علم، علیالخصوص از رنسانس بدینسو، هم میپردازد. تأثیری که رشد و تحول کمی و کیفی علم، در روزگار نو، بر دین، فلسفه، و اخلاق نهاده است و سود و زیانهایی که مدافعان حریم دین و دیانتپیشگی از این تأثیرات بُردهاند، دستکم تا آنجا که به فرهنگ مسیحی وجهان غرب ربط مییابد، در این نوشته انعکاس دارد.
مؤلف در جایجای این کتاب تأکید میكند که رشد و پیشرفت علم منطقاً هیچگونه تأثیر منفی بر دین ودیانتپیشگی ندارد. فقط گذرهای روانشناختی (در برابر گذرهای منطقی) است که گهگاه سبب شده است که در ذهن و روح پارهای از آدمیان رشد علم و بقاء دین را ناسازگار جلوهگر سازد. به عبارت دیگر، به نظر دقیق، تعارض و تضادی میان علم و دین وجود ندارد. از این گذشته، بشر به دین نیازمند است و غالب نابهنجاریها و نابسامانیهایی که در صحنۀ زندگی فردی و جمعی رویمینمایند، نتیجۀ اِعراض آدمیان از پیامهای آسمانی یا عدم التفات درخور به این پیامهاست.
دربارۀ نویسنده

والتر ترنس استیس (Walter Terence Stace) (زاده ۱۷ نوامبر ۱۸۸۶ – مرگ ۲ اگوست ۱۹۶۷) فیلسوف انگلیسی بود. پژوهشهای او عمدتاً در زمینه فلسفه هگل، عرفان و نسبیگرایی اخلاقی است. استیس تحصیلات خود را به ترتیب در کالج انگلستان، فتر کالج اسکاتلند و ترینیتی کالج ایرلند به پایان رساند. در سال ۱۹۳۲ به دانشیاری فلسفه در دانشگاه پرینستون آمریکا و در سال ۱۹۳۵ به سمت استادی در همان دانشگاه منصوب شد.
*نشر حکمت از این نویسنده منتشر کرده است..
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.